آیا اگر ایران و سوریه و عراق تا 2 ماه دیگر به همین وضع بمانند، غرب با ایران همکاری خواهد کرد؟ اگر نماند چه خواهد شد؟:
❊ ناصر شعبانی: اگر وضعیت ایران و عراق و سوریه دو ماه دیگر به همین وضع که حالا هست بماند، غرب از ما دعوت به همکاری خواهد کرد:
◀ در 25دی 91، روزنامه قانون گفت و گويی با ناصر شعبانی جانشين فرمانده دانشگاه امام حسين وابسته به سپاه پاسداران را انتشار داده است. او گفته است:
• احتمال دارد دور جديد «ناآرامیها» اين بار «از شهرستانها به جای تهران شروع شود» اما «تجربه مقابله با آن را داريم.» محمود احمدی نژاد در حال «تبديل شدن از يک فرصت به يک تهديد عليه نظام» است. با تداوم تحريم ها و افزايش مشکلات اقتصادی در ايران «فرض ما اين است که ناآرامیها از شهرستانها به جای تهران شروع شود» چرا که «امکان دارد مسائل معيشتی خيلی تاثير گذار باشد و قشر زحمت کش و آسيبپذير در نا آرامی های آينده شرکت داشته باشند ولی ما تجربه مقابله با آن را داريم.»
او گفته است: در اعتصاب اخير بازار، مديريت بحران ما از آنچنان بلوغ و شايستگی برخوردار بود که ديديد چقدر زيبا به استقبال مسائل بازار رفتيم و کنترل کرديم. هر چند دشمن هم اتاق فکر دارد و ممکن است از همان راهی که قبل آمده ديگر وارد نشود. تحليل امروز ما اين است که مسائل معيشتی که عوامل مختلفی مثل سوء مديريت و تحريم و غيره در آن دخيل هستند در فراوانی نارضايتیها اثر بگذارد و بعيد نيست بستر اقتصادی آماده باشد و در زمان انتخابات نيز سياسیها بخواهند از اين استفاده کنند. ولی «اگر تا دو ماه ديگر وضعيت در ايران و سوريه و عراق همينگونه که حال است باشد، غرب ما را دعوت به همکاری میکند.»
• در باره انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 92، او گفته است: «در کل تجربياتی در بحث مناظرهها داريم و ما در حال حاضر داريم کانديداها را با خطوط قرمز آشنا میکنيم. اين تجربياتی است که از فتنه پيش به دست آورديم. اکنون هم حريف شکست خورده اين تجربه را دارد که با نظام سرشاخ شود و هم ما تجربه داريم.»
• او در باره احمدی نژاد گفته است: «ما بايد بپرسيم احمدینژاد از اول هم اينطوری بود يا ما از اول نمیشناختيم و نمیتوانستيم بهتر از اين بشناسيم و روی بعضی از چهره هايمان روانشناسی اجتماعی داشته باشيم. احمدینژاد با همه خوبیهايی که میتوانست داشته باشد، امروز از يکی از فرصتهای نظام دارد به تهديد تبديل میشود.»
احمدی نژاد گفته است: «ما اين همه تلاش نکرديم که دولت را تا اينجا برسانيم و تحويل بدهيم». و او به احمدی نژاد پاسخ داده است: «خير. اين طور نيست.کسی به شما تضمين نداده است که شما باشيد.»
انقلاب اسلامی: معنای سخن این پاسدار اینست که دولت را شما، آقای احمدی نژاد، بدست نیاورده اید که نخواهید از دست بدهید. دولت را سپاه بدست آورده و شما را نیز سپاه به ریاست جمهوری رسانده و حالا دارد «کاندیداها را با خطوط قرمز آشنا می کند». این جمله، تا بخواهی، گریه و خنده آور است: سپاه نامزدهای رئیس جمهوری را که مردم هنوز نمی دانند چه کسانی هستند، با خط قرمزها آشنا می کند. روشن تر از این ممکن نبود گفت انتخابات خیمه شب بازی است و نامزدها آدمکهائی هستند که سپاه آنها را می رقصاند.
شعبانی نکات مهمی را علنی می کند: 1 - رﮊیم سخت دلمشغول رفتار غرب است و 2 – زمان در اختیار رﮊیم کوتاه است. حالا دیگر رﮊیم می داند که چرخ زمان بسودش نمی چرخد و 3 – برای این که غرب از ایران دعوت به همکاری کند، لازم است وضعیت در ایران و عراق و سوریه بهمین وضع که هست بماند. و 4 – اداره انتخابات ریاست جمهوری با سپاه است. و 5 – احمدی نژاد را سپاه رئیس جمهوری کرده است و او دارد تهدیدی برای رﮊیم می شود. بنا بر این، از دار و دسته احمدی نژاد کسی به ریاست جمهوری نخواهد رسید. مشائی مهره سوخته است و غیر از او نیز این دار و دسته کسی را ندارد. 6 – اما او از امر مهمی غفلت کرده است و آن این که اگر تا دو ماه دیگر وضعیت در ایران و عراق و سوریه همین که هست نماند و غرب از ایران دعوت به همکاری نکند، رﮊیم چه خواهد کرد؟. اینک ببینیم، وضعیت در عراق و سوریه چگونه تحول می کند:
❊ در سوریه، نیروهای وفادار به بشار اسد، از موضع تهاجمی به موضع تدافعی گذر می کنند:
◀ در 11 ﮊانویه 2013، استراتفور گزارش تحلیلی در باره وضعیت سوریه انتشار داده است دارای این اطلاع ها:
• نیروهای وفادار به بشار اسد، از عملیات تهاجمی خود دست شسته اند و به تحکیم مواضع خود در شمال سوریه مشغول شده اند. در همان حال، خط دفاع خود را در دمشق و بخش غربی کشور که در مهار رﮊیم هستند را نگه می دارند. پیشاروی این نیروها از قدرت آتش بسیار برخوردارند، شورشیان بسا روش فرسودن این نیروها را، پیش از شکستن خط دفاع و عبور از آن، در پیش خواهند گرفت.
• افراد جبهة النصرة و انهار الشام، پایگاه هوائی تفتانز را در ایالت ادلیب تصرف کرده اند. تصرف این پایگاه پیروزی مهمی برای شورشیان در شمال سوریه است. اسکادران های 253 و 255 هلیکوپتر در این پایگاه مستقر بودند. با توجه با این امر که ارتش اسد راه های ارتباطی در زمین را از دست داده است، این پایگاه راه ارتباطی مهمی برایش بود. سقوط این پایگاه هوائی، سبب منزوی شدن قوای وفادار به رﮊیم در منطقه، می گردد.
• جنگ در پایگاه تفتانز جهت جنگ را نیز تغییر داده: قوای رﮊیم که تا آن زمان بنا را بر بدست آوردن مهار تمامی سوریه، بخصوص شمال کشور، گذاشته بودند، از آن پس، خود را ناگزیر شدن این هدف را رها کنند. عملیات تهاجمی این قوا بطور قابل ملاحظه ای کاهش یافتند. عمده این قوا ناگزیر شدند موضع دفاع استراتژیک را بپذیرند.
• از ایالت حمس تا دمشق در جنوب و نیز مناطق ساحلی، قوای رﮊیم یک خط دفاعی را بوجود آورده اند. برای مثال، قوای رﮊیم، بتازگی، در حمس، زمین بدست آورده است و قوای شورشیان را که سرسختانه می جنگیدند و ماه ها بود شهر را در محاصره داشتند، راندند.
در جنوب دمشق، واحدهای نخبه قوای رﮊیم که با بهترین اسلحه مجهز شده اند، حمله های شورشیان را دفع و برآنها فایق آمده اند و همچنان به حمله به اینان حمله می برند. هدف از این حمله ها، بقدر کافی دور کردن شورشیان از مرکز شهر دمشق است.
• در عوض، در شمال و شرق کشور، شورشیان پیشرفت کرده اند و توانسته اند خطوط مواصلاتی رﮊیم را قطع کنند. نیروهای رﮊیم را ناگزیر کرده اند تحرک از دست بدهند و مواضع ثابت اتخاذ کنند. مثل ماندن در پایگاه های نظامی. در دیر الزور و ادلیب و حلب، قوای رﮊیم فرصت عقب نشینی را بمقیاس زیاد از دست داده اند و شورشیان با پیشرفتهای خود، راه عقب نشینی را بر آنها بسته اند.
• معلوم نیست نگداشتن قوا در این جا و آن جای شمال حاصل تصمیم اندیشیده رﮊیم است یا خیر. چون اگر نیروها را به جنوب عقب می کشیدند، قوای شورشیان سریع تر پیشروی می کردند. وجود این قوای به انزوا درآمده، پیشرفت شورشیان را کند می کند. شورشیان قوای مهمی را که متعلق به رﮊیم هستند، پشت سر خود باقی گذاشته اند. حال اینکه از پایگاه های نظامی، با توپخانه و از هوا، به آنها حمله می شود و عملیات نظامیشان را مشوش می کنند.
جنگ برای تصرف مستحکمات قوای رﮊیم، مشکل است و کند انجام می گیرد. برای مثال، در جنگ بر سر تصرف قصبه معارت النومان، شورشیان نخست کوشیدند پایگاه نظامی وادی دیف را تصرف کنند. پایگاه، سخت دفاع کرد و شورشیان با دادن تلفات سنگین، عقب نشستند. گزارشهای از حلب نیز حاکی از آنند که برخی از گروه های شورشی، بجای تشدید و ادامه فشار بر مواضع قوای رﮊیم، شروع کرده اند به عقب نشینی.
• باوجود این عقب نشینی ها، سمت یابی جنگ روشن است: پیشاروی قوای رﮊیم که منسجم و مجهز هستند، شورشیان، این قوا را می فرسایند و زمین بدست می آورند. شورشیان نیز آموخته اند که حمله های شتاب زده به قوای رﮊیم، شکست ببار می آورد. واحدهای ارتش ولو به انزوا درآمده، اراده جنگیدن تا مرگ را از خود نشان داده اند و می دهند.
شورشیان در یافته اند که مواضع قوای رﮊیم در شمال و شرق احتمالا بخاطر از دست دادن تجهیزات و مهمات، از دست این قوا بیرون آوردنی هستند. اینست که از حمله ها صرف نظر کرده و به جای آن، این مواضع را محاصره می کنند. با تانکها و توپها که به غنیمت گرفته اند، این مواضع را گلوله باران می کنند. با تصرف هر پایگاه، امکانات تسلیحاتی شورشیان بیشتر و سرعت پیشرفت آنها افزون تر می گردد. در همان حال، قوای شورشیان را آزاد می کند و آنها می توانند به موضع دیگری حمله برند.
• با توجه به این که شورشیان و ارتش رﮊیم نشان داده اند که سخت مقاوم هستند، این امر که رﮊیم از عملیات تهاجمی چشم می پوشد، حاکی از اینست که به این نتیجه رسیده است که در آینده نزدیک خود را توانا به مهار تمامی کشور نمی بیند. جنگهای اخیر نشان می دهد که شورشیان نیز استراتژی به محاصره و انزوا در آوردن واحدهای ارتش سوریه را درپیش گرفته اند. هرگاه شورشیان بتوانند این استراتژی را قرین موفقیت کنند، بخش بزرگی از خاک سوریه را به مهار خود در خواهند آورد.